loading...
سربازان گمنام سایبری
ســیــدحــســن حـسـیـنـی بازدید : 182 پنجشنبه 28 اسفند 1393 نظرات (0)

 

 

خوشحال بود و در پوست خودش نمی‌گنجید. درست است که سن و سالش کم بود، اما قدم برداشتن در راه اعتقاد که سن و سال نمی‌شناسد، برای آنکه به همه بگوید شما هم می‌توانید در راه آرمانتان محکم قدم بردارید و پیروز شوید، قلم و کاغذ را برداشت و شروع به نوشتن کرد:     

 

ستاد اقامه نماز، سلام!

شیرین‌ترین نمازی که خوانده‌ام این بود:

در سفری همراه پدر و مادرم در اتوبوس نشسته بودم و به زمین و آسمان نگاه می‌کردم، خورشید را دیدم که کم‌کم غروب می‌کرد، یادم آمد نماز ظهرم را نخوانده‌ام، به پدرم گفتم: از راننده درخواست کن توقف کند تا نمازم را بخوانم، پدرم گفت: راننده به خاطر نماز یک دختربچه توقف نمی‌کند و اگر هم توقف کند، ممکن است بعضی از مسافران ناراحت شوند.

گفتم: خودم به راننده می‌گویم، پدر گفت: گوش نمی‌دهد. گفتم: به راننده پول بدهیم تا دقایقی توقف کند، پدر گفت: با پول توقف نمی‌کند، پدر که اصرارم را دید، با تندی گفت: ای کاش نمازت را می‌خواندی و مزاحم مردم نمی‌شدی، حالا سر جایت بنشین و بعداً نمازت را قضا کن! به پدرم گفتم: خواهش می‌کنم امروز به من اجازه دهید خودم تصمیم بگیرم و در کار من دخالت نکنید. پدرم سکوت کرد، بطری آبی را برداشتم و سطلی را هم که زیر صندلی آویزان بود، از صندلی جدا کردم. تصمیم گرفتم با همان آب و در همان سطل وسط اتوبوس وضو بگیرم و نشسته روی صندلی نمازم را بخوانم.

همین که مشغول وضو بودم، شاگرد راننده پرسید: چه کار می‌کنی؟ ماجرا را توضیح دادم و او همه چیز را به راننده گفت، راننده که از آینه ماشین وضو گرفتن مرا می‌دید، خوشش آمد و گفت: دخترم من به احترام نماز شما دقایقی توقف می‌کنم، با خوشحالی از او تشکر کردم و از ماشین پیاده و مشغول نماز شدم، تمام مسافران اتوبوس از کار من تعجب کرده بودند و به یکدیگر نگاه می‌کردند، برخی هم گفتند: ما هم نماز نخواندیم، آفرین بر این دختر و اراده و عزم او، همین دختر روز قیامت برای ما حجت است، نمازم که تمام شد، دیدم 17 نفر از مسافران به نماز ایستاده‌اند، این شیرین‌ترین نماز من بود که در بیابان توانستم نماز و یاد خدا را زنده کنم.

 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام اگه خدا بخواد یکی از سربازان آقا هستم امیدوارم بتونم سرباز خوبی در برابر جنگ نرم باشم - حجت الاسلام ماندگاری: به مقام معظم رهبری گفتم فلسفه چفیه شما چیست؟ فرمودند: دوستان اگر می دانستند که دشمن چگونه آماده شده است برای زمین زدن نظام و اسلام ، هیچگاه حالت رزم را از خودشان دور نمی کردند!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 139
  • کل نظرات : 50
  • افراد آنلاین : 36
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 48
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 52
  • باردید دیروز : 103
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 52
  • بازدید ماه : 1,374
  • بازدید سال : 35,107
  • بازدید کلی : 283,429
  • کدهای اختصاصی

    ::
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جهت حمایت از حـزب الله سـایـبـر یکی از کد لوگوی های ما را در وبسایت خودقرار دهید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    حزب الله سایبر

    وبلاگ-کد لوگو و بنر
    . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .

    حزب الله سایبر

    وبلاگ-کد لوگو و بنر
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  لینک به معنای تأیید محتوا نیست
    X بستن تبلیغات

    پشتیبانی