سخنان زیبایی از برترین جراح مغز جهان پروفسور مجید سمیعی
محله ما یک رفتگر دارد، صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی
گرم می کندو من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم،
حال و احوال رامی پرسد و مشغول کارش می شود.
همسایه طبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است، گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش
سلامی می کنم و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون
رفتن خیز می کند.
به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم، جارو زدن سنگ قبرم
به دست آن رفتگر، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.
تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد.